صبح ساعت 8 بیدار بودم اما حاضر نشدم پاشم پس لفتش دادم تا ساعت 8 و 40
دقیقه.خخخخخخخخخ
با صدای بارون با سرعت نور از جام بلند شدم و رفتم در و باز کردم .(ما حیاط خونمون
بزرگه .وقتی
در و باز کنی مستقیم میری داخل حیاط.چند طبقه هم نیست)
خلاصه در رو که باز کردم صدای بارون ,وزش باد , رعد و برق , بوی خاک ، شرشر اب . . .
احساس تازگی کردم
روحم شاد شد
امروز اولین بارون رو داشتیم
خدایا شکرت بخاطر این نعمتت
برچسب : نویسنده : 13771202monjez بازدید : 101