چه خوبه که هستین

ساخت وبلاگ
من از دنیایی دیگر آمده ام. دنیایی تاریک و سیاه. اما گرم.

و عجیب مامن خوبی بود برایم.

نمیدانم چه وقت و کجا بود که خوابی وحشتناک مرا به مکان و زمانی

پر نور برد. چشمانم درد گرفته بود از شدت نور و یارای زدن حتی پلکی را هم نداشتم. تصمیم گرفتم چشمانم را برای مدتی ببندم.

بر اساس گفته های این و آن ظاهرا من در دومین روز از هفته و دومین روز از آخرین ماه از

سال به دنیا آمده ام.

سنم؟؟؟؟

راستش این را به من نگفته اند. و همان بهتر که نگفتد!

آخر من خودم هم گاهی به داشتن یک سن مشخص شک میکنم.

چون یک روز بچه ای دو ساله و لجباز

و  گاهی یک آدم بزرگ خیلی آرام و بی حرف

و گاهی جوانی پر شر و شور

و گاهی یک نوجوان تازه به سن بلوغ رسیده ی پر از

هیجانات مختلف در هم آمیخته ام.

این را میگویم اما تعجب نکن. شنیده ام که بعضی ها هم به من گفته اند آدم پیر!

سوتفاهم نشود, رفتار و اخلاق و حرف زدنم را به یک آدم پیر نسبت داده اند.

خلاصه که آن روز من به سیاره ی زمین سفر کردم. هفتمین سیاره و عجیب ترین سیاره ای که پر از آدم مست و جغرافیا دان و ....... و حتی پر از گل سرخی بود که من نیز یکی از آنها را داشتم و همیشه فکر میکردم او تنها گلی ست که در دنیاست و از داشتنش به خودم میبالیدم.

سلام من شازده کوچولو هستم

حرف دل...
ما را در سایت حرف دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 13771202monjez بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:23